میرزا ابوالحسن که سفیر اعزامی از دربار قاجار به انگلیس در سال 1809 بود در زمان سفرش در یاداشتهای خود می نویسد: "کاش خداوند نسوان ایران را به عفت و عصمت زنان انگریز بهره ور گرداند چنانچه آن زنان آزاد و مختارند و کسی را برایشان تسلطی نیست بجز شوهرانشان خود پندارند مردی در جهان خلق نشده
فعلا بی انصافی در حق زنان ایران را در جمله بالا نادیده می گیریم. کمی به این کلمات فکر کنید، از مطلب چنین برمیاید که با وجود آزاد بودن، این زنانی پاکدامنند. گویا آزادی زن و عفت و عصمت صفاتی متضاد هستند و راوی از اینکه این دو در کنار هم تجلی کردند متعجب شده و آنرا مطلبی قابل ذکر در مشاهداتش دانسته. این طرز فکری است که گر چه متعلق به چند قرن پیش است ولی متاسفانه نه تنها تاریخ مصرف آن نگذشته بلکه نمایانگر افکار کنونی جمع کثیری در جامعه ای بسته و سنتی امروز ما است. هنوز بسیاری به این شیوه زن ستیزی فکری دچارند و سلامت جامعه و خانواده را در اسیری زن می بینند. حداقل میرزا ابوالحسن انصاف بخرج داده وبا وجود اینکه دید و عقایدش (در این زمینه) شاید حتی برای زمان حاضر هم پیشرو به حساب آید صداقت در بیان آن داشته. امسال سال 2012 است به دید کلی جامعه کنونیمان فکر کنید و بعد به اختلاف بین این دو عدد. کجای کاریم؟
____________________
به نقل از کتاب ایرانیان در میان انگلیسیها نوشته دنیس رایت، ترجمه کریم امامی، نشر فرزان، 1385، ص 108*
© All rights reserved
No comments:
Post a Comment