رستاخیزی برمی خیزاندم
به رزمی مي خواندم
و من در پي نفس
گستاخي درد و طغيان رود اشك
در تنگاتنگ میله های قفس
در تنگاتنگ میله های قفس
گمان می زنم
سکوتی ما را در کام فرو خواهید کشید
و من همچنان محو تو خاموش
در آرزوی روزی آفتابی
در این تاریک محفل
قدم می زنم
© All rights reserved
No comments:
Post a Comment