Sunday, 30 August 2015

دور تسلسل


با هر نفس عميق نيشتر دردي در شانه ام فرو مي رود 
با اين حال ارامم، آرام آرام
...
بايد تابستان را پيدا كنم
جايي پنهان شده، يا پنهانش كرده اند
"منتظرم"
...
شير برنج و شربت توت فرنگي
حتي ليوان لبريز از يخ
نه حس گرما را الغا مي كند
 و نه جواز انتظار را باطل

© All rights reserved


No comments: