Friday, 14 August 2015

بارش گزار

ساعت از يازده گذشته با اين حال هنوز حتي از شدت باران سيل اسايي كه از اول صبح بي وفقه باريده كاسته نشده. بعد از صبحانه دوباره به تخت برگشتم. برنامه امروز را رديف كرده بودم كه مثلا امروز به خريد اختصاص داشته باشه ولي الان حتي تصور بيرون رفتن از خانه وحشتناكه. اخه اين همه باران جز شاهدي بر سوراخ شدن (البته شايد لفظ قلوه كن شدن مناسب تر باشه) تا لإيه هاي استري اوزون مگه تعبير ديگه اي هم ميشه داشته باشه

با خودم فكر مي كردم بد نبود كه كمي از اين بارون را مي شد فرستاد به ايران و معادلش آفتاب از ايران گرفت. ولي شايد هم نه، چرا كه حتما توافق خورشيدي پيچيده تر از توافق هسته اي است، هرچي نباشه حق خورشيدي مسلم تر از حق هسته ايي به نظر مياد


© All rights reserved

No comments: