Monday 12 November 2012

شاهنامه خوانی در منچستر - 2

در این جلسه دوران اول پادشاهی جمشید را خواندیم. کسی که در ابتدا از روی عدل و داد فرمانروایی کرد و به همه اوضاع کشور رسیدگی. ولی بعدها منش وی تغییر یافت

جمشید کار را از رسیدگی به ابزار و الات جنگی و البسه رزم آغاز کرد، بافت جامه از ابریشم و خز، ساخت خشت از ترکیب آب و خاک و ساختمان سازی،  گرد آوردی گوهرهای ناب و جمع آوری انواع مشک و گلاب و عود نیز در دوران وی پا گرفت
جمشید مردم را به چهار طبقه تقسیم کرد و برای هر یک حد و مرزی قائل شد
کاتوزیان (پرستندگان؟)، نیساریان (جنگجویان)، بسودی (کشاورزان) و اهتوخوشی (پیشه وران) چهار طبقه مردم بودند
البته گفته می شود که اسامی ذکر شده چیزی نبوده که فردوسی بکار برده. کاتوزیان در اصل آموزیدن بوده ار فعل آموختن به  معنی آموزگار ... بحث کمی پیجیده میشود

پس از آن جمشید به تخت کیانی نشست. این همان مرحله منی کردن و غیر از خود در جهان چیزی و کسی را ندیدن بود


هنر در جهان از من آمد پدید     چو من نامور تخت شاهی ندید
 جهان را به خوبی من آراستم    چنان است گیتی کجا خواستم  
خور و خواب و آرامتان از منست    همان کوشش و کامتان از منست
بزرگی و دیهیم شاهی مراست     که گوید که جز من کسی پادشاست


لغاتی که یاد گرفتم
 بیجاده = گوهری سرخ رنگ شبیه یاقوت
پیغاره = سرزنش




قسمت های قبلی
http://sharp-pencils.blogspot.co.uk/2012/11/blog-post_6.html

© All rights reserved

No comments: