شام در کنار تخت استاد سرد شده است. ظاهرا دیگر نیازی به خوردن غذا نیست.پزشکان و مسئولان بیمارستان دانشگاه به این نتیجه رسیدند که معالجه روی قلب استاد دیگر اثری ندارد.لذا آنژیوکت چند دارو برای ادامه تپش قلب از رگ دست راست و آنژیوکت تزریق مسکن درد از دست چپ ایشان را خارج و حتی ماسک تامین اکسیژن که دیگر ریه ها قادر به تامین آن نبود را برداشته اند و تنها سنسورهای تپش قلب روشن است.شگفت اینکه در چنین حالتی در کمال حیرت پزشکان و متخصصین بیمارستان کانتونال دانشگاه ژنو، پروفسور حسابی در آخرین لحظات حیات به چیزی جز مطالعه و افزایش دانش نمی اندیشد.این تصویر منحصر به فرد را یکی از کارکنان خود بیمارستان به عنوان یک تصویر تکان دهنده و تاثیر گذار ثبت کرده است
روحش شاد یادش گرامی
روحش شاد یادش گرامی
______________________________
معمولا از عکسهایی که متعلق به دیگران است استفاده نمیکنم. ولی عکس بالا و توضیحات مربوط به آن را که از طریق ایمیل دریافت کردم به قدری جالب بود که نمیشد از آن گذشت. با عذرخواهی از عکاس
وقتی که این مطلب را می خواندم یاد جریانی مشابه که در مورد یکی از نوابغ ایران زمین خوانده بودم، افتادم. به گمانم مطلب در مورد ابوریحان بیرونی بود که در بستر مرگ مطلبی را از دوست عالمی که بر بالینش حاضر بوده، میپرسد و در پاسخ تعجب او می گوید: من این مسئله را بدانم و بمیرم بهتر است یا ندانسته از این دنیا بروم
3 comments:
salam shahire jan.mersi az matlabet.vali aks ro natunestam bebinam nemidunam gahi chera aksat baz nemishe!
سلام
خيلي عالي و پندآموز بود
مرسي از عكاس
مرسي از دوستتون كه به شما ايميلش كرده
و
مرسي از شما
:)
Zari
salam aziz.
heyf ke ask baz nashod. nemidonam chera az Iran ba'zi az aksha ro nemishe did. sa'y mikonam ke aksa ro to size kochik bezaram va filam ham JPEG hast, vali bazam in halat pish meyad, moteasefam.
_____________
Anonymous
:)
نظر لطفتونه
Post a Comment