Tuesday, 11 May 2010

واقعا هم به تو چه



زاهدا من که خراباتی و مستم به تو چه
ساغر و باده بود بر سر و دستم به تو چه
تو اگر گوشه ی محراب نشستی صنمی گفت چرا
من اگر گوشه ی میخانه نشستم به تو چه
آتش دوزخ اگر قصد تو و ما بکند
تو که خشکی چه به من،من که تر هستم به تو چه

 مستان و همای


2 comments:

Anonymous said...

خيلي زيبا و جالب
آفرين به شاعر و شما
:)

Shahireh said...

afarin be sha'er

bande ke kareyi nistam
vali mamnoonam az lotfetoon ;))