Monday, 13 March 2017

آفتاب در پهنای حیاط خانه ی ما گسترده است، امروز

به آخرین باقی مانده های مشتی توت و آلبالو خشکه ی "مادربزرگ-پز" ته جیبم می رسم. حالا دیگر محتویات جیبم تنقلات نبود، روایتی بود که به انتها می رسید. آلبالو و توت سفرای آفتاب بودند و شاهدانی برای آنچه ممکن بود و اکنون به من می پیوستند. آهسته، آ ه س ت ه

© All rights reserved

No comments: