Monday 8 June 2015

ضد حزب گرایی گیو

از کارگاه شاهنامه خوانی در منچستر برمی گردم، قطعه ای که آقا کیومرث لطف کرده و برایمان خواندند در مورد رفتار کی کاووس با رستم بدنبال عدم عجله ی او (رستم) پس از احظارش توسط کی کاووس بود. گیو از اینکه کی کاووس با رستم بد تا کرده، ناراحت می شود و اعتراض می کند
حال جالب اینجاست، هنگامی که فرود اسب طوس را از پای درمیاورد  و باعث می شود تا طوس پیاده به سپاه بپیوندد و مورد تمسخر  قرار گیرد، گیو ناراحت می شود و با اینکه خود را طرفدار سیاوش (پدر فرود) می خواند، این رفتار فرود با طوس را نمی پذیرد و به همین خاطر به مبارزه با فرود می رود

بپیچید زان کار پرمایه گیو
که آمد پیاده سپهدار نیو
چنین گفت کین را خود اندازه نیست
رخ نامداران برین تازه نیست
اگر شهریارست با گوشوار
چه گیرد چنین لشکر کشن خوار
نباید که باشیم همداستان
به هر گونه ی کو زند داستان
اگر طوس یک بار تندی نمود
زمانه پرآزار گشت از فرود
همه جان فدای سیاوش کنیم
نباید که این بد فرامش کنیم
زرسپ گرانمایه زو شد بباد
سواری سرافراز نوذرنژاد
بخونست غرقه تن ریونیز
ازین بیش خواری چه بینیم نیز
گرو پور جمست و مغز قباد
بنادانی این جنگ را برگشاد

چه زیباست طرفداری از شیوه ی پهلوانی بدون توجه به اینکه چه کسی حمله کرده و چه کسی به دفاع برخاسته. کار نادرست، نادرست است حال از هر که سر زند


© All rights reserved

1 comment: