Sunrise in the salt desert, Tunisia
دیگه نمی خوام! نه نمی خوام برای دست نیافتن به اونچه که این همه دنبالش دویدم، زمین بخورم و بی اعتنا پاشم و باز هم بدوم. زخم روی زانوم درد میکنه، کف دستم خونیه و دلم شکسته. لباسام پر از گله، خسته ام و گیج. مگه میشه این همه جنگید و باخت و بازم سعی کرد و دوباره و صد باره شکست خورد و به رو نیاورد
نه! یه امشب رو نه مثبت خواهم بود و نه قوی! می خوام مثل بچه ای لوس و یا پیری لجوج باشم. برای خودم تا صبح دل بسوزونم و تا جایی که می تونم گریه کنم و به هیچ دلداری هم گوش نکنم
...
دوستی می گفت :نگران نباش عوضش وقتی بعد از این همه سختی چیزی رو که می خوای بدستش اوردی قدرش رو بیشتر می دونی". نه، نه، نه! دیگه خودم رو الکی دلخوش نمی کنم. "این مرغ وحشی ز بامی که برخاست، مشکل نشیند" و مدتی است که حس می کنم که اصلا بامی در کار نیست، زیر پام خالیه و یه جورایی در هوا معلقم
...
حتی اگه رسیدنی هم درکار باشه
دیگه خواستنی در کار نیست
دیگه هیچ چیزی مهم نیست
هیچ چیز
© All rights reserved
7 comments:
چی شده شهیره جان؟
برات آرزوی موفقیت می کنم نه صبر چون خودمم زیاد به صبوری اعتقاد ندارم
يه امشب اشكالي نداره
:))
نميگم موفق باشيد
چون هستيد
نگران نباشید
چیز خاصی نیست
ممنون از محبتتون
و اینکه براتون
حال یه غریبه
یه گوشه دنیا مهمه
منم آرزوی بهترین ها رو براتون دارم
xxx
چه سوزناك و درد آور
خدا بهتون صبر جزيل عطا بفرمايد
آمين
در ضمن همين كه در اين كشور ديوار خراب شده نيستيد تا هر لحظه شاهد يك اتفاق غير منتظره و غير قابل پيش بيني باشيد...بريد خدارو شكر كنيد و به چند نفر هم در روز صدقه دفع بدبختي براي مردم كشور ايرانتون بدين.....اين جاي بسي تاسف دارد كه هر روز مشكلاتمان زياد ميشود و به بدبختي ها و بي اعتباري هايمان افزون ....اما هيچ كاري واقعا از دستمان بر نمي آيد....اين نوشته هاي شما در هر حال براي حال و وضع اسف بار شهرها و مردم واقعا ناچار داخل ايران بيشتر شامل حال مي شود تا ايرانيان خارج از كشور......ولي افسوس...
با اين حال متن زيبا و قابل تحسينيه
;)
ممنون ار اینکه وقت گذاشتین
و ممنون از دلداری
_________
به امید بهبودی اوضاع همگی
مخصوصا اونهایی که در داخل کشور عزیزمون هستند
Post a Comment