جمع خوبی بودیم. به من که کلی خوش گذشت. اون روز همه اون راه رو با هم رفتیم، گاهی با لب خندان؛ گاهی افتان و خیزان. به هر جوری بود رفتنم وبالاخره به یه جایی هم رسیدیم! ولی نمیدونم چرا هر وقت صحبت یک مقصد طولانی میشه یاد زوبین میفتم. انگار ایشون بیشتر از همه ما راه رفته بودند. شاید هم سنگینی بار همراهشون مقام قهرمانی راهپیمایی استقامت را اینجوری تضمین کرده
:D
Sometimes you have to walk for a long time before realizing that you are lost!
2 comments:
this is a gorgeous shot. the blue sky, the white clouds, the green crop and farmers, all in great harmony. this is life, this is true,lovely and poetic. I love this one, Manchester Lady.
greenshotter
Thanks again :)
I'm glad that you like this one.
Have a nice day
Post a Comment