Tuesday 12 June 2018

هر دم از این باغ بری میرسد



سیزده، چهارده سال پیش دنبال سبدهای دست بافتی می گشتم که با چوبهای نازک قهوه ای بافته می شد. طرقبه (که زمانی ییلاقی خارج از #مشهد بود و اکنون عملا چسبیده به آن است) مرکز این سبدها بود. از زمان بچگی ام #طرقبه با هوای خوش، درختان تنومند، فضای تفریح در باغهای فرح بخش و جویهای پر آبی که از وسط باغ ها می گذشت، بستنی محلی که فقط بستنی طلاب تاب مقاومت در برابر آنرا داشت و صنایع دستی بخصوص سبدهای قهوه ای که در همان مکان بافته می شد، گره خورده بود

چه تلخ بود دیدن انواع و رنگ های مختلف سبدهای وارداتی از چین که در هر کوچه و پس کوچه ای در طرقبه خرید و فروش میشد، بستنی هایی با رنگ های جذاب که ترکیب شکر، رنگ و اسانس بود، جوی های خشک آب و باغ هایی که به ویلای خصوصی تبدیل شده بودند. سراغ سبد های محلی را که می گرفتم پاسخ می شنیدم که چون از الیاف سرطان زا درست می شدند اداره بهداشت همه را جمع کرده. باری، آن سال پس از جستجوی فراوان دست از پا درازتر بدون سبد دست بافت محلی از طرقبه برگشتم. حدود پنج شش سال پیش دوباره این سبدهای قهوه ای را در طرقبه دیدم، از دوستی پرسیدم چطور شد ماجرای سرطان زائی الیاف به کجا رسید. گفت تمام شد گویا همه سبدهای وارداتی از چین فروش رفت!

امروز که عکس پرچم ایران ساخت چین را دیدم، اصلا تعجب نکردم. به سوی وابستگی هر چه بیشتر به اجناس وارداتی و از بین بردن تولیدات داخلی چنین شتابان می رویم 

© All rights reserved

No comments: