Friday 18 June 2010

از شعرهای دیگران _ کامبیز میرزایی

Caspian Sea, Iran


ما
شعر و اجرای این کار رو خیلی دوست داشتم. شما چطور
کاری از شهرزاد سپانلو با همکاری فرامرز اصلانی
شعر از کامبیز میرزایی
آهنگ فرزین فرهادی
از آلبوم یک روز
_____________
اونایی که نمیتونن این اینک رو باز کنند، شعرش رو بخونید
هنوز روی بالشم نشسته عطر تن تو"
خیال من بو میکنه
نقش گل پیرهن تو
هنوز صدای تومیاد
میون بازیهای باد
کنار قاب پنجره
هنوز دلم تو رو میخواد

تو این کسالت عبث
تو این دیار همهمه
تو این سرا که بی کسی یه عمره عادت منه
به یاد دستهای تو تکرار روز و میشکنم
به جستجوی یاد تو
با آدما حرف میزنم

به هم نمیرسیم ما
چاره ای جز فاصله نیست
عهدیه که بسته شده
پس دیگه جای گله نیست

نوازش تو حک شده
رو شرم گونه های من
اسم تو حرمت منه
همبسته جدای من
به اشتیاق اینکه باد از گونه تو بگذره
لبای بیقرار من به باد بوسه میزنه

به هم نمیرسیم ما
چاره ای جز فاصله نیست
عهدیه که بسته شده
پس دیگه جای گله نیست

به هم نمیرسیم ما
عهدیه که بسته شده

اگر که اشتباه بود
چه خوب بود اشتباه
اگر که کوره راه بود
چه امن بود کوره راه
اگر یه اشتباه بود
اگر که کوره راه بود

به هم نمیرسیم ما
چاره ای جز فاصله نیست
عهدیه که بسته شده
پس دیگه جای گله نیست

به هم نمیرسیم ما
چاره ای جز فاصله نیست
عهدیه که بسته شده
پس دیگه جای گله نیست

به هم نمیرسیم ما
به هم نمیرسیم ما
"به هم نمیرسیم ما

2 comments:

Anonymous said...

بسيار زيبا بود
ممنون

Unknown said...

شعر زيبايي بود
بزنم به تخته ....بلاگتون خوب به روزه
موفق باشين
:)