Urmia lake, Iran (now cars commute on this part of the dried up lake)
A friend is nearby, even if they live by the sun! (Thanks Saleh)
هر چقدر هم که خانه ی دوست دور باشد، باز او در دسترس است
داستان دریاچه رضاییه - متنی که در 1390 نوشتم
نقطه ای از جهان را رساله جغرافیایی 'حدود العالم من المشرق الی المغرب'(،نویسنده ناشناس بسال 372 ه. ق.، بکوشش منوچهر ستوده، 1340، انتشارات دانشگاه تهران، ص 157) اینطور تعریف کرده: "سه ناحیه است بیکدیگر پیوسته و سوادهاءایشان بیکدیگر اندر شده و مشرق این ناحیه حدود گیلان است و جنوب وی حدود عراق است و جزیره، و مغرب وی حدود رومست و سریر و شمال وی حدود سریرست و خزران و این جایهاست بسیار نعمت ترین ناحیتهاست اندر اسلام و ناحیتیست آبادان و با نعمت بسیار و آبهای روان و میوه های نیکو و جایگاه بازرگانان و غازیان و غریبان بسیار از هر جایی."
باری، رستم در این مکان دیو سپید را در قعر دریاچه ای به قل و زنجیر کشیده بود. این دیو پلید خاصیتش خشکی و شورسازی زمینی بود که بر آن فرود می آمد. سالها گذشت. جمعی دیو سپید را آزاد کردند و چون دیگر رستمی نبود که بتواند پشت وی را به خاک بزند زمینهای بسیاری به تصرف دیو رسید. به طوریکه حتی در تاریکی شب یلدا سفیدی گردی که از لباس دیو بر خاک تشنه اطراف نشسته بود چشم دل رهگذران را می آزرد. هر روز آب بیشتر از کرانه دریاچه فاصله می گرفت و رفته رفته دریاچه در چنگال دیو سپید رنجیده تر و نحیف تر از پیش میشد. امروز در یلدای 1390 هنوز گرفتاری این دریاچه باقی است تا در یلدای بعد داستان چه شود
3 comments:
A gorgeous sunset. to me, a friend is someone who lives far away beyond the sea, even if her house is nowhere to see.
you know what? i see a portrait of Mahsa3611, she looks like you. is that you?
greenshotter
Beautifully said my friend!
"a friend is someone who lives far away beyond the sea, even if her [or maybe his :)))] house is nowhere to see"
I've never met Mahsa, so I don't think she has my picture. But will have a look at her photostream now, to see what you mean :)
Post a Comment