Thursday, 6 February 2025

The Female Voice of Iran • Full documentary (2020)

Thank you @sahba_events for the Documentary and Live Podcast Night. We had a great time and look forward to the rest of the Tales from the Mountains festival.

The mix of environmental awareness and edutainment aspects of both Yalda Yazdani and Saeed Ansarian talks were amazing.

سپاس از تیم ٱکادمی صهبا برای برنامه کم‌نظیر دیشب. ویدٸوها و تحقیقات یلدا یزدانی و زحمات سعید انصاریان و همراهانشان از جالب‌ترین برنامه‌هایی بود که در رابطه با نقش زنان در فرهنگ موسیقی و حفظ محیط زیست دیدم. دست مریزا.

Tuesday, 4 February 2025

Tales from the Mountains


On behalf of Sahba Festival, we are delighted to invite you to a special community event in collaboration with Factory International: the Community Celebration of Tales from the Mountains. This event celebrates the rich heritage of Zagros Nomadic culture and brings together local ethnic groups, artists, and organisations to honour the diversity and creativity within our communities in Greater Manchester.

Event Details:

https://sahba.co.uk/event/sahba-festival-social-x-factory-international-celebrating-tales-from-the-mountains/

Date: Thursday February 6th

Time: 6:30 PM – 10:00 PM

Location: Factory International, Aviva Studios, Water St, Manchester M3 4JQ, United Kingdom

This free event promises an evening of performances, cultural showcases, and interactive activities. Kindly Book your free tickets by visiting the event page.

We look forward to welcoming you to this celebration of culture and community.

دوستان شاهنامه افتخار همکاری با آکادمی موسیقی صهبا و دیگر گروه‌های فرهنگی و هنری منچستر را دارد. مشتاق دیدار شما هستیم. شرکت در برنامه رایگان می‌باشد ولی جای خود را از طریق لینک برنامه رزرو نمایید.

کارگاه نقاشی و رنگ با مداد رنگی برای بچه‌ها

کارگاه قصه‌گویی برای کودکان و نوجوانان



© All rights reserved

Wednesday, 1 January 2025

So it's 2025!


Happy New Year!

I was hoping to start this year’s review with something positive. But the more I thought about it, the more depressing the past year appeared. And unfortunately, it seems that we are heading towards even more difficult times. I know I am overlooking a lot of happy occasions. But with the hatred pandemic, insanity of the world’s leaders, the going trend of constant price rise and the current humanity’s famine, all directly impacting on each and every one of us, it’s difficult to remain positive. Overall, the 2024 has been a challenging year in many ways. It has been a year of genocide, pain and disappointment as injustice prevailed in many fronts. Still, one mustn’t lose hope.  

(Sorry for the lack of upbeat tone and not writing about highlights of the year or future plans. I simply couldn’t. May the 2025 be a better year.)  

© All rights reserved

Thursday, 12 December 2024

Menopause symptoms and how to talk to your GP | Liz Earle Wellbeing

Healthy bed-time habits

  • Remember bed is only for sleep (and sex)
  • If you are not asleep within 15 minutes, get up and go to another room such as the living room, until you feel sleepy again. Repeat as much as needed.
  • Plan ahead which room you will go to and what you will do there if you don’t drop off within 15 minutes e.g. ‘I will go to the living room and read my book or knit until I am drowsy again’
  • Prepare the room you will go into if you don’t drop off e.g. leave a lamp on and have things ready to do, should you need to get out of bed
  • No daytime napping!
  • Stick to your bedtime routine each evening
  • Remember your habits for good sleep as part of your bedtime routine, such as the lighting
  • Keep your feet warm!
  • Get the temperature right, 18ºC is perfect.
  • Avoid exposure to blue and white lighting, and aim for red spectrum light.
  • Make any changes you need to make to your sleeping environment such as bedding, mattress, ear plugs, etc.

silvercloudhealth.com

Friday, 22 November 2024

لطف حق


مادر موسی، چو موسی را به نیل
در فکند، از گفتهٔ رب جلیل
خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه
گفت کای فرزند خرد بی‌گناه
گر فراموشت کند لطف خدای
چون رهی زین کشتی بی ناخدای
گر نیارد ایزد پاکت بیاد
آب خاکت را دهد ناگه بباد
وحی آمد کاین چه فکر باطل است
رهرو ما اینک اندر منزل است
پردهٔ شک را برانداز از میان
تا ببینی سود کردی یا زیان
ما گرفتیم آنچه را انداختی
دست حق را دیدی و نشناختی ؟
در تو، تنها عشق و مهر مادری است
شیوهٔ ما، عدل و بنده پروری است
نیست بازی کار حق، خود را مباز
آنچه بردیم از تو، باز آریم باز
سطح آب از گاهوارش خوشتر است
دایه‌اش سیلاب و موجش مادر است
رودها از خود نه طغیان میکنند
آنچه میگوئیم ما، آن میکنند
ما، به دریا حکم طوفان میدهیم
ما به سیل و موج فرمان میدهیم
نسبت نسیان بذات حق مده
بار کفر است این، بدوش خود منه
به که برگردی، بما بسپاریش
کی تو از ما دوست‌تر میداریَٖش
نقش هستی، نقشی از ایوان ماست
خاک و باد و آب، سرگردان ماست
قطره‌ای کز جویباری میرود
از پیِ انجام کاری میرود
ما بسی گم گشته، باز آورده‌ایم
ما، بسی بی توشه را پرورده‌ایم
میهمان ماست، هر کس بینواست
آشنا با ماست، چون بی آشناست
ما بخوانیم، ار چه ما را رد کنند
عیب پوشیها کنیم، ار بد کنند
سوزن ما دوخت، هر جا هر چه دوخت
زاتش ما سوخت، هر شمعی که سوخت
کشتئی زاسیب موجی هولناک
رفت وقتی سوی غرقاب هلاک
تند بادی، کرد سیرش را تباه
روزگار اهل کشتی شد سیاه
طاقتی در لنگر و سکان نماند
قُوَّتی در دست کشتیبان نماند
ناخدایان را کیاست اَندَکیست
ناخدای کشتی امکان یکیست
بندها را تار و پود، از هم گسیخت
موج، از هر جا که راهی یافت ریخت
هر چه بود از مال و مردم، آب برد
زان گروه رفته، طفلی ماند خرد
طفل مسکین، چون کبوتر پر گرفت
بحر را چون دامن مادر گرفت
موجش اول وهله، چون طومار کرد
تند باد اندیشهٔ پیکار کرد
بحر را گفتم دگر طوفان مکن
این بنای شوق را، ویران مکن
در میان مستمندان، فرق نیست
این غریق خرد، بهر غرق نیست
صخره را گفتم، مکن با او ستیز
قطره را گفتم، بدان جانب مریز
امر دادم باد را، کان شیرخوار
گیرد از دریا، گذارد در کنار
سنگ را گفتم بزیرش نرم شو
برف را گفتم، که آب گرم شو
صبح را گفتم، به رویش خنده کن
نور را گفتم، دلش را زنده کن
لاله را گفتم، که نزدیکش بروی
ژاله را گفتم، که رخسارش بشوی
خار را گفتم، که خَلخالَش مَکَن
مار را گفتم، که طفلک را مَزَن
رنج را گفتم، که صبرش اندک است
اشک را گفتم مکاهش ، کودک است
گرگ را گفتم، تن خُردَش مَدَر
دزد را گفتم، گلوبندش مَبَر
بخت را گفتم، جهانداریش ده
هوش را گفتم، که هشیاریش ده
تیرگیها را نمودم روشنی
ترسها را جمله کردم ایمنی
ایمنی دیدند و ناایمن شدند
دوستی کردم، مرا دشمن شدند
کارها کردند، اما پست و زشت
ساختند آئینه‌ها، اما ز خشت
تا که خود بشناختند از راه، چاه
چاهها کندند مردم را ، به راه
روشنیها خواستند، اما ز دود
قصرها افراشتند، اما به رود
قصه‌ها گفتند ، بی‌اصل و اساس
دزدها بگماشتند از بهر پاس
جامها لبریز کردند از فساد
رشته‌ها رشتند در دوک عناد
درسها خواندند، اما درس عار
اسبها راندند، اما بی‌فسار
دیوها کردند دربان و وکیل
در چه محضر، محضر حیِّ جلیل
سجده‌ها کردند بر هر سنگ و خاک
در چه معبد، معبد یزدان پاک
رهنمون گشتند در تیه ضَلال
توشه‌ها بردند از وَزر و وَبال
از تنور خودپسندی، شد بلند
شعلهٔ کردارهای ناپسند
وارهاندیم آن غریق بی‌نوا
تا رهید از مرگ، شد صید هویٰ
آخر، آن نور تجّلی دود شد
آن یتیم بی‌گنه، نِمرود شد
رزمجوئی کرد ، با چون من کسی
خواست یاری، از عقاب و کرکسی
کردمش با مهربانیها بزرگ
شد بزرگ و تیره دلتر شد ز گرگ
برق عُجْب، آتش بسی افروخته
وز شراری، خانمان‌ها سوخته
خواست تا لاف خداوندی زند
برج و باروی خدا را بشکند
رای بد زد، گشت پست و تیره رای
سرکشی کرد و ، فکندیمش ز پای
پَشّه‌ای را حکم فرمودم که ، خیز
خاکش اندر دیدهٔ خودبین بریز
تا نماند باد عُجْبَش در دُماغ
تیرگی را نام نگذارد چراغ
ما که دشمن را چنین میپروریم
دوستان را از نظر، چوُن میبریم
آنکه با نِمرود، این احسان کند
ظلم، کی با موسیِ عمران کند
این سخن، پروین، نه از روی هویٰ ست
هر کجا نوری است، ز انوار خداست

https://ganjoor.net/parvin/divanp/mtm/sh139