Showing posts with label شعرگونه. Show all posts
Showing posts with label شعرگونه. Show all posts

Wednesday, 9 August 2017

چرخه

خواب ازً چشمانم رميده
همچون من
از قداست حضورت
گر مي تواني دوباره دامي بگستران
شايد باز گرفتارت آمدم
:sunflower::sunny:
#سنگريزه #شهيره

© All rights reserved

Thursday, 11 October 2012

...نه میل سخن دارم

آسمان ابری و هوای تاریک سرخی چشمها را کمی محو میکند
نم نم باران تری گونه ها را
ولی طنین لرزش صدا در دالن هر کلمه به وضوح می پیچد
 و رشته های عذر را به آسانی پنبه می کند


© All rights reserved

Thursday, 23 February 2012

گمانی خام بود یا پراکندگی رویایی در شامگاه


من روحم را دیده ام
رنگی نداشت
نور یا سیاهی گنه آلودی نداشت
خاموش بود و در خروش
ولی ندایش آهنگی نداشت
 چون اشک زنی از مشرق
گزش تلخ قهر و شهد آشتی نداشت
وجودش هماوردی بر ایمان مردی نداشت
مسخ بود و شیدا ولی آزاد آزاد
انچرا که جسم خاکیم به تاوان ِجان داده بود
 در آغوش داشت
پژواک وجودِ رهایی بود
که غم دیروز و بیمی از فردا نداشت
روح من شاید دژ امروز بود
که سودای سرشت سروش-وشی نداشت
در کالبدی تهی تنها
ولی عشق کوبۀ در کوفتن
و ره جستن به باور پیمانی را نداشت


© All rights reserved

Wednesday, 2 November 2011

حسی گم شده

رنگ فیروزه ای زیر نور که مثل فلس ماهی ها می درخشه
 خطوط مشکی موازی کف استخر که از بالا شکسته و مواج به نظر میان
 بوی کلر که در هوای دم کرده و گرم پخشه
پنجره های بلند که آفتاب دلچسب پاییزی را به نمایش گذاشتن
 منظره بیرون درختهایی که همه شاخه هاشون هرس شدن و جز تنه های پهن نشونی ازشون نمونده
 ردیف بوته های نیمه زرد دور و علفهایی که سطح زمین رو با سبزی نامیزونی پوشاندن
 دیوار آجری که مثل یه خیمه ی قرمز رنگ یه گوشه برپاست
 یه شنا کوتاه و لذت گنگ نفس کم اوردن تو آب

© All rights reserved