Sunday, 31 October 2010

Have a Scary Halloween

West + East
Originally uploaded by
Shahireh

Happy Halloween :D



میگویند که
امشب (شب هالوین) شبیه که ارواح، جادوگرها، جن و پری همه آزادند
تو این شب معمولا داخل کدو تنبل رو خالی میکنند و در اون یه شمع میذارن

بچه ها هم صورتهاشون رو با ماسکهای وحشتناک میپوشونن و به خونه های مردم میرن، در میزنن و میگن
Trick-or-treat
یه جورایی یعنی که یا تحویلمون بگیرین (بهمون شیرینی، شکلات، پول و ... بده) و
یا نفرینت میکنیم

به نظر من این رسم شبیه
قاشق زنی خودمونه. نه؟

خب شاید یه کمی

Saturday, 30 October 2010

در تمکن صبر

بر فراز سرزمین رویاهای دوردست
بر مرکب قالیچۀ پرندۀ خیال
ناگهان
شنهای نرم بیابان واقعیت
با نوحه های باد منقلع می شوند و با معراجشان
پلکانم را مجبور به بستن می کنند

چون چشمانم را می گشایم
فرسنگها فاصله بینمان را می بینم
و پوستی سوخته از آفتاب جسارت
که در غیاب سایه وجودت، حرارت، نفسی امانش نداده
و ردپای تشنگی که چون ترکهای عمودی بر لبانم خیمه زده
و ستاره هایی که در جای جای پهنه ای مشکی
چون نگین، لباسِِ آسمان را می آرایند
و سرد شبی را نشان می شوند که گرمای آغوشت را کم می آورد

سراب سحرآلود آوایت
در سیاق شتر عاصی دلشوره
در سرایی نزدیک محو می شود
جایی در قلب صحرا چشمه ای از قعر خاک جوشیده
و واحه ای بر مدار آب شکل گرفته
پرندۀ دلتنگی مرتعب و مرتعش
بر برگ آهارخورده نخلی در همان نزدیکی
آشفته نغمه ای می خواند

در این وادی تنهایم
و در این تنهایی با مرور شعرهایت
با تو همراهم

++++++++++
مرتعب = ترسان
مرتعش = لرزان
سیاق = راندن
منقلع = از بن کنده، برکنده
© All rights reserved

Thursday, 28 October 2010

The inscriptions on the Cyrus Cylinder

روز جهانی کوروش بر همگی فرخنده باد
نمونه هایی از نوشته های قرن ششم قبل از میلاد بر منشورکوروش کبیر
*****
من امروز اعلام می کنم که هر کسی آزاد است که هر دینی را که میل دارد بپرستد، در هر نقطه که میل دارد سکونت کند مشروط براینکه در آنجا حق کسی را غصب ننماید و هر شغلی را که میل دارد بگیرد و مال خود را به هر نحو که مایل است به مصرف برساند مشروط براینکه لطمه به حقوق دیگران نزند

من تا روزی که زنده هستم نخواهم گذاشت که شخصی، دیگری را به بیگاری بگیرد و بدون پرداخت مزد، وی را به کار وا دارد

من برده داری را برانداختم و حکام و زیر دستان من مکلف هستند که در حوزه حکومت و ماموریت خود مانع از فروش و خرید مردان و رنان بعنوان غلام و کنیز بشوند و رسم بردگی باید به کلی از جهان برافتد
*****
از کتاب: پیامک های زرتشت و منشور کوروش
علیرضا فیروزی
انتشارات امید مهر

October 29th is the international day of Cyrus the Great.

Examples of what was written in the 6th century BC, on the Cyrus Cylinder:

"Today, I announce that everyone is free to choose a religion. People are free to live in all regions and take up a job provided that they never violate other's rights."

"Until I am alive, I prevent unpaid, forced labour."

"I prevent slavery and my governors and subordinates are obliged to prohibit exchanging men and women as slaves within their own ruling domains. Such a tradition should be exterminated the world over."

Ref: Messages of Zarathustra and the Cyrus Cylinder (in Persian)
Alireza Firozie
www.SabzPatogh.com

یادی از پروین اعتصامی

این شعر تو لیست ایملهای امروزم بود. ممنون از دوست عزیزی که به یاد منهم بودند. تو این روزها، که به روز جهانی کوروش نزدیک میشیم، تو روزهایی که جا داره بیشتر به ایران و دوران ابهت ایران و اوج آزادگی ایرانیها فکر کنیم. چه بهتر که یادی هم از یک شیر زنان ایران داشته باشیم

 در هزاره های پیش پدران و مادرانمان چگونه و تحت چه قوانینی می زیستند. در کتابهای مرجع تاریخی که در غرب رواج داره و اکثرا بازتاب افکار و نظرات مغرضانه یونانیهای باستان است، سعی فراوان شده که چهره ایرانیان و امپراطوری عظیم پارس رو به گونه ای وحشیانه جلوه دهند. کما اینکه شاهد انعکاس این امر در خیلی از فیلمهایی که بر مبنای همین به اصطلاح اسناد تاریخی ساخته شده، بوده و خواهیم بود. باز جای شکرش باقیه که دولت ایران می کوشه که واقعیت رو به جهانیان تذکر بده و کودکانمان رو نیز از طریق کتابهای تاریخ با این دوران آشنا می کنه. خدا رو صد هزار
!مرتبه شکر


زنده یاد پروین اعتصامی

پس نوشته
شعر را از این صفحه در تاریخ 14 دسامبر 2012 حذف کردم

Wednesday, 27 October 2010

به استقبال روز جهانی کوروش کبیر

The Cyrus Cylinder, British Museum, UK

October 29th is the international day of Cyrus the Great.

Cyrus the Great is the king of Persia, who declared the first charter of human rights in the 6th century BC. This declaration is in the form of a clay cylinder also known as the Cyrus Cylinder

The Cyrus Cylinder until recently was kept in the British Museum, but in September 2010 was returned to Iran

An example of what is written on the Cyrus Cylinder is:
"I will respect the traditions, customs and religions of the nations of my empire and never let any of my governors and subordinates look down on or insult them until I am alive"




جمعه هفتم آبان روز جهانی کوروش کبیر است
چه فرصتی از این بهتر برای دوستانی که در تهرانند که در این روز فرخنده به دیدار منشور کوروش کبیر که در قرن 6 قبل از میلاد نوشته شده بروند. این منشور به تازگی از موزه برینانیا به ایران فرستاده شده
اگر به دیدار این نشان از روزهای سربلندی ایران رفتید، جای ما را نیز خالی کنید

نمونه ای از نوشته های منشور
تا روزی که زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من می دهد دین و آئین و رسوم ملت هایی را که من پادشاه آنها هستم محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت که حکام و زیردستان من دین و آئین و رسوم ملت هایی که من پادشاه آنها هستم یا ملت های دیگر را مورد تحقیر قرار بدهند یا به آنها توهین نمایند


Tuesday, 26 October 2010

شاعری آشنا

Gran Canyon, Tunisia

یکی از خوبیهای شرکت در برنامه های شب شعر آشنایی با هنرمندان مختلفی است که هر یک حرفی برای گفتن دارند. مثل همیشه مایلم که در تجارب زیبا همراهیم کنید
افتخار دارم بخشی از یکی از شعرهای خانم هاله جلالی را به عنوان یک معرفی کوتاه در این صفحه داشته باشم


همسایه

من پیر می شوم
نه از پوست صورتم
من پیر می شوم
از کف پایم
که همسایه زمین است
و سالخوردی اش را می شناسد
...

هاله جلالی
از فراموشی پری ها
انتشارات نگاه



One of the points of attending a poetry session is to get to meet other writers and poets. In one of the recent sessions, Halleh Jalali read out one of her poems, Hamsayeh (neighbour). Liked the poem a lot and here I included just the opening stanza of her poem. It’s only a verbatim translation; it doesn’t do justice to her poetry, but didn’t want to exclude those who can’t read Persian from this post

"I grow old
not from the skin on my face
I grow old
from the sole of my foot
which is the Earth’s neighbour
and knows it has aged"

Saturday, 16 October 2010

درد سروده های یک زن

با تشکر فراوان از خانم مریم که مرا با این شعر پر معنی آشنا کردند
_________
همدلی از هم زبانی بهتر است" و هم دردی از هر زبانی آشناتر"
از کلی گویی معمولا گریزانم ولی اینبار می خوام کلی بگم
خیلی از نوشته هایی که از زن شرقی (مخصوصا زن خاورمیانه) خواندم لهجه درد داشته و رنگ مصیبت، حرفهاشون گاهی زخمی جهل بوده و گاهی از سیاهی نشون داشته. البته این به اون معنی نیست که این قشر جز اندوه چیزی در طبق اخلاص قلمشون نیست، کاملا برعکس همیشه برام نوشته هایی از این قبیل تحسین برانگبز بوده. شهامت و قدرت انتقال حس، معنی و منطقشان قابل تقدیره. یکی از این از اشعار که لمسش خیلی آسون بوده شعری است از شاعره اهل سوریه (البته شاید باید گفت ترجمه شعرایشان، متاسفانه نام مترجم اثر رو نتونستم پیدا کنم) شما در مورد این شعر چی فکر میکنید
_________
اگر به خانه من آمدی

برایم مداد بیاور مداد سیاه
می‌خواهم روی چهره‌ام خط بکشم
تا به جرم زیبایی در قفس نیفتم
یک ضربدر هم روی قلبم تا به هوس هم نیفتم
یک مداد پاک کن بده برای محو لب‌ها
نمی‌خواهم کسی به هوای سرخیشان، سیاهم کند
یک بیلچه، تا تمام غرایز زنانه را از ریشه درآورم
شخم بزنم وجودم را ... بدون این‌ها راحت‌تر به بهشت می‌روم گویا
یک تیغ بده، موهایم را از ته بتراشم، سرم هوایی بخورد
و بی‌واسطه روسری کمی بیاندیشم
نخ و سوزن هم بده، برای زبانم
می‌خواهم ... بدوزمش به سق
... اینگونه فریادم بی صداتر است
قیچی یادت نرود،
می‌خواهم هر روز اندیشه‌ هایم را سانسور کنم
پودر رختشویی هم لازم دارم
برای شستشوی مغزی
مغزم را که شستم، پهن کنم روی بند
تا آرمان‌هایم را باد با خود ببرد به آنجایی که عرب نی انداخت
می‌دانی که؟ باید واقع‌بین بود
صداخفه ‌کن هم اگر گیر آوردی بگیر
می‌خواهم وقتی به جرم عشق و انتخاب
برچسب فاحشه می‌زنندم
بغضم را در گلو خفه کنم
یک کپی از هویتم را هم می‌خواهم
برای وقتی که خواهران و برادران دینی به قصد ارشاد
فحش و تحقیر تقدیمم می‌کنند
به یاد بیاورم که کیستم
ترا به خدا ... اگر جایی دیدی حقی می‌فروختند
برایم بخر ... تا در غذا بریزم
ترجیح می‌دهم خودم قبل از دیگران حقم را بخورم
سر آخر اگر پولی برایت ماند
برایم یک پلاکارد بخر به شکل گردنبند
بیاویزم به گردنم ... و رویش با حروف درشت بنویسم
من یک انسانم
من هنوز یک انسانم
من هر روز یک انسانم

شعر از غاده السمان

Thursday, 14 October 2010

Pictures from Iran

I made this for the Iranian Culture and Art Community; I thought you might want to see it, too.
این مجموعه را برای کانون فرهنگی و هنری ایرانیان منچستر درست کردم
با پوزش از دوستانی که احتمالا از ایران این ویدئو را نمی توانند باز کنند

© All rights reserved