You have stumbled across a floating bottle. Are you interested enough to read the content of the message inside?
مهم نیست که کی هستم و چی هستم. سخنی دارم با سنگ صبور قلم؛ آنرا بشنو، اگر مایلی
از پنجره نگاه کردم، پستچی بود. باورش مشکل بود، یعنی بعد از این همه مدت بالاخره نامه ای دارم؟ پله ها را دوتا یکی و سه تا یکی پایین پرواز کردم. خودش بود، همان دست خط زیبایش که جوهر زندگی را به رگ های خشک شده ام می ریخت
No comments:
Post a Comment