کتابم را می بندم و روی میز کنار مبل می گذارم. نفس عمیقی می کشم و آماده کار می شوم. دل تنگی مزمن دوباره گریبانگیرم شده، نباید فرصت رشد و جوانه زدن مجدد داشته باشد. نه، نباید. کارهای زیادی دارم ولی در راس آن ادامه رسیدگی به باغچه هاست. هر جور است امروز باید "جنگل چه" را مجدد به "باغ چه" تبدیل کنیم
افکارم هم نیاز به نظم و ترتیب دارد. باید برنامه ای برای تنظیم نوشته هایم بریزم و این جنگل فکر را هم سر و سامان بدهم. هرچند که در مقایسه با باغچه ها، رسیدگی به افکار نیاز به برنامه ریزی دقیق تر و درازمدت تر دارد
پس نوشت: اوچ! چقدر تنه درخت سنگین بود. گمانم تا مدتی
out of action
خواهم بود. حالا به این نتیجه رسیدم که بالا، پایین کردن افکار راحت تر از باغبانبه
No comments:
Post a Comment