Saturday, 11 May 2013

روزي سرد در جهنمي اردي بهشتي

باز هم قطره هاي اشكم با دانه هاي باران درهم أميخته و حد فاصل مرز اين دو حجم مايع مشخص نيست. شال گردنم را درون يقه كتم محكم مي بندم و به زير طاق ورودي فروشگاهي پناه مي برم. كاش خدا كمي امروز مهربان مي شد و براي دمي مي گذاشت تا تابش خورشيد مرهمي شود براي دردهاي بي درمان
 +++

پس نوشت: عجبا یکی دو ساعت بعد از نوشتن این خطوط دعای گربه سیاه اثر کرد و آفتاب رخ نمود!!!
و باز هم عجبا که سر از باغی درآوردم که فضایش همیشه برایم آرامش بخش بوده و دمی کنار مجسمه مورد علاقه ام نشستم. برای این آرامش کوتاه و غیرمنتظره از هر قدرتی که باعث آن بوده سپاسگزارم.


Woodford garden centre, UK


Woodford garden centre, UK


Woodford garden centre, UK


Woodford garden centre, UK

 © All rights reserved

No comments: