Sit beside me; let's cry together
for ourselves and our generation
for our parents and children
for the present that does not recognise happiness.
Come. we must practice courage to deal with the fast approaching painful days ahead.
کنارم بنشین و با من اشک بریز
نه برای آنچه در گذشتهای دور اتفاق افتاده، برای اکنون، برای همین دم! نه برای
آنچه که دروغگویان هرزه از بدو تولد در گوشمان مویه کردهاند. برای گرسنگی کودکی
که جلوی چشممان از پا میافتد. برای زنی که تمام انسانیتش را به بهای ناچیز خطبهای
میفروشند. برای مردی که از او سمبل وحشت ساختهاند؛ مردی که حضورش در هیچ موضوعی بجز
شهوتپرستی به رسمیت شناخته نشده.
کنارم بنشین و با من زاری کن
نه برای آنان که هرگز ندیدهایم؛ برای خودمان و نسلمان و پدر و مادر و
فرزندانمان. برای لحظه به لحظهی حالی که معنی حال را نمیفهمد و عقیمی دردآلود آینده
را آبستن است.
کنارم بنشین و بگذار با هم بگرییم
که اینگونه گریستن تمرین شهامت است برای روزهای هولناکی که در راهند.
© All rights reserved
No comments:
Post a Comment