روی فرش دراز کشیده بود و مرتب کانال های تلوزیون را عوض می کرد. خودش هم چندان مطمئن نبود دنبال چه می گیرد. ولی تصویرش در فنجان چای من به وضوح نمایان بود
کم کم چشمان او را خواب می رباید و چایم عطر هل و طعم دارچین می گیرد
کم کم چشمان او را خواب می رباید و چایم عطر هل و طعم دارچین می گیرد
© All rights reserved
No comments:
Post a Comment