عکس: غفور محمدزاده
وقتی برای مراسم رونمایی کتاب بازگشت دنبال کسی میگشتم تا در اجرای برنامه همراهیم کند، یکی از دوستان، آقای محمدزاده را به من معرفی کردند. به موسیقی محلی علاقه داشتم و خوشبختانه این توفیق نصیبم شد که با یکی از کسانی که سالها به نواختن دوتار و تحقیق روی موسیقی محلی خراسانی پرداخته آشنا بشوم و به گونه ای همکاری داشته باشم. ایشان هم با وجود مشغله کاری فراوان روی مرا زمین ننداختند و با نواختن دوتار و اجرای موسیقی محلی خراسانی بدنبال سخنان من پیرامون کتاب بازگشت، حضار را سرگرم و فضای نوستالژی داستان بازپشت را محسوس تر کردند. چندی بعد از اجرای برنامه فرصتی دست داد تا با آقای محمدزاده مصاحبه ای داشته باشم. با سپاس از ایشان، شما را به خواندن سخنانشان دعوت می کنم
*************************
* با سلام و تشکر از اینکه قبول کردید صحبتی با هم داشته باشیم. به عنوان مقدمه با یه معرفی کوتاه از خودتون شروع کنید لطفا
** سلام و وقت بخیر. من غفور محمدزاده متولد 30/6/56 تربت جام هستم. می دونین که تربت جام شهر آواها و نواهای عرفانیه و یکی از قطب های موسیقی تو کشوربه حساب میاد. پدرم علاقمند موسیقی محلی و از مریدان استاد غلامعلی پورعطاییه. یادمه که بچه بودم خیابان جامی روبروی گاراژ محمودآباد اول یه دکه داشت که بعدا شد مغازه. تو اون دکه و مغازه نوار می فروخت. خواننده های سرشناس تربت جام به خونه ی ما رفت و آمد داشتند این شد که من علاقمند شدم.در همون سنین کودکی تا قبل اینکه دوتار نوازی رو یاد بگیرم در حین بازی های بچگانه و بعدها که بزرگتر شدم در راه رفتن به مدرسه آهنگهای محلی که شنیده بودم رو با دهنم مثلا دوتار می زدم. الانم برام جالبه و خاطره انگیز. راهنمایی که می رفتم شدم عضو گروه سرود مدرسه. ولی این هدف من نبود. تا اینکه دبیرستان رفتم پی یاد گیری دوتار. اینجا یه چیز دیگه هم به من کمک می کرد. عموی من یارمحمد هم دوتار میزنه. او رفیق فابریک جمشید پسر ارشد استاد پورعطاییه خواننده ی قهار و دوتار نواز خوبیه. اونا که ساز می زدن صبر می کردم تموم بشه دوتار که میذاشتن کنار من با اجازه برمی داشتم و سعی می کردم که همون مقامهایی که اونا میزدن رو در بیارم. عموم هم منو راهنمایی می کرد. کم کم یه چیزایی یاد گرفتم. سال 76 با استاد غفاری رفتم جشنواره ی فجر. اون سال استاد پورعطایی خواننده برتر جشنواره شد. گروهش گروه برتر. اکبر دلنواز سرنا نواز برتر و من نوازنده ی برگزیده ی دوتار در بخش جوان . کی؟ سال 76. ولی من تا سال 81 دوتار نداشتم. تا اون سال با دوتار عاریه ای و امانتی مردم تمرین می کردم. با همۀ خوانندگان محلی هم کار کردم . استاد پورعطایی، استاد نورمحمد درپور، استاد کریم کریمی، استاد عبدالله امینی، استاد عبدالرئوف برنا و استاد عبدالعزیز احمدی همه و همه. از همون سال 76 با برنامه ی فرهنگ و مردم رادیو ایران همکاری می کردم. از سال 81 با واحد شعر و موسیقی صدا و سیمای مرکز خراسان رضوی همکاریم رو شروع کردم. این همکاری از سال 84 جدی تر شد و تا الان ادامه داره. الانم به عنوان کارشناس موسیقی محلی باهاشون کار میکنم. در بیش از 60 قطعه موسیقی آهنگسازی، تنظیم، اجرا، ناظر ضبط ، هماهنگی و ... کردم. استاد ذوالفقار عسکریان و جمشید پورعطایی رو به مرکز معرفی کردم. الان دغدغه ی عمده ی من پژوهشه. فرهنگنامۀ موسیقی تربت جام رو به عنوان اولین کتاب مرجع در این زمینه آماده چاپ دارم. این کتاب که تحقیقاتش از همون 76 شروع شد ثمره ی 15 سال پژوهشه. انشاءالله تا آخر سال انتشارات سورۀ مهر وابسته به حوزۀ هنری چاپش می کنه. کتاب بعدی که دارم ویرایشش میکنم مجموعۀ دوبیتی های تربت جامه. البته در خصوص موسیقی خراسان برنامه های متعددی رو در رادیو مشهد تهیه کردم. مهمترینش ویژه برنامه ای به مناسبت درگذشت مرحوم استاد حاج قربان سلیمانی بود. علیرغم اینکه هیچگاه پخش نشد به مرحلۀ نهایی دهمین جشنواره بین المللی رادیو راه یافت. الان هم برای مجلات و روزنامه های خاصی مطلب مینویسم
* برنده شدن عنوان نوازندۀ برگزیدۀ دوتار در بخش جوان چه تاثیری در کارهای هنری شما داشته؟ داشتن چنین عنوانی راه رو هموارتر میکنه یا نه؟
** قطعا سخت تر. چون من که در اون برهه اول شدم یا نباید دوباره تو هیچ جشنواره ای شرکت کنم یا اینکه اینقدر تمرین و ممارست داشته باشم که اون اول بودنم رو از دست ندم. برای همین تمرینمو قطع نکردم. الانم وقتی نمونه ی اجراهای اون سالامو گوش می کنم می بینم خیلی بهتر شده.