Pages

Monday, 31 December 2018

2018: What A Year

Only a few hours left till the start of the New Year: 2019 is nearly here :)
It's time to look back at 2018. 2018 was a year of great losses and huge achievements. In 2018, I performed/exhibited in:
  • Manchester Art Gallery (with Solitary collection in the Still I Rise exhibition)
  • Whitworth Art Gallery (with HOPE in the exhibition of the Tread-bearing Witness and Tragedy Pickers in the DIPACT group)
  • HOME (with LifeCafe monologue, written and performed by me and Volatile Stillness (a collection of photos and a video) in the Travelling Heritage Bureau exhibition.

I have had one flash-fiction published in Shots in the Dark anthology by Crocus Books.

I started the first session of Getting to Know Shahnameh classes: Rostam's Feasting and Fighting.  I was lucky to have worked with people like Dr. Mahmoud Kavir, Mr. Karbala'i, Ostad Kiomars, Mrs. Firoozeh Fozouni and others in Friends of Shahnameh for the eighth celebration of the Commemoration Day of Ferdowsi. I also conducted two creative writing workshops inspired by Shahnameh in partnership with CommonWord.

Another one of my successes in 2018 was with music (setar). This year I played in the first student's concert of Sahba Music Academy,

I had a few trips this year, too; perhaps the most important of which was travelling to Russia and watching one of Iran's WorldCup games.

ساعات زیادی تا پایان 2018 نمانده. وقت آن است که نگاهی به سالی که در حال پشت سرگذاشتن آنیم بیندازم. 2018 برای من از خیلی لحاظ سال عجیبی بود. سال از دست دادن‌های بزرگ و به‌دست‌آوردن‌های سترگ. جای همه‌ی آنها که نیستند سبز و یادشان گرامی. برای بودن عزیزانی هم که در کنارم هستند سپاسگزارم. 2018 سال موفقیت‌های کاری و مالی بچه‌ها و موفقیت‌های کاری/هنری خودم هم بود.

سال 2018 پای مرا به  گالری‌های هنر بزرگی چون گالری منچستر (با مجموعه‌ی انفردی) و ویت‌ورث (با قطعه‌ی امید در نمایشگاه شاهدان نخ‌نما و نویسندگی و اجرای تراژدی-جویان در گروه دیپکت) باز کرد. می‌خواهم همیشه خاطره‌ی زمانی‌ که آسانسور گالری هنر منچستر در تسخیر عکس‌های من بودرا به عنوان یکی از زیباترین تصاویر 2018  همراه خود داشته باشم

همچنین در این سال اقبال آنرا داشتم که در نمایشگاه گروهی میراث سفر با مجموعه‌ی عکس و فیلم سکون فرار و منولوگ کافه زندگی (نوشته و اجرای خودم) درهوم شرکت داشته باشم. آشنایی با گروه میراث سفر از قسمت‌های خوش امسال بود. گنجینه‌ای که امیدوارم در سالهای آینده نیز به آن دسترسی داشته باشم
اولین جلسه‌ی کلاس‌های آشنایی با شاهنامه را بعد از مدتها فکر کردن و نقشه کشیدن با بزم و رزم رستم  که رستم بود پهلوان شروع کردم. امیدوارم در سال آینده به جلسات بعدی این کلاس‌ها هم بپردازم. در رابطه با شاهنامه افتخار همکاری با بزرگانی چون دکتر محمود کویر، آقای کربلایی، استاد کیومرث، خانم فیروزه فزونی و جمعی دیگر از دوستان شاهنامه را در هشتمین  بزرگداشت فردوسی در منچستر داشتم. دو کارگاه نویسندگی خلاق با الهام از شاهنامه با همکاری سازمان کامن‌ورد را اداره کردم 

یکی دیگر از موفقیت‌هایم در 2018 پرداختن به موسیقی بود. با کمال افتخار می‌توانم بگویم که حالا وقتی سه‌تار می‌نوازم صدای موسیقی از آن بلند می‌شود :) امسال حتی در اولین کنسرت هنرجویان آموزشکده صهبا هم روی صحنه سه‌تار زدم
چند سفر در این سال داشتم که شاید مهمترین آنها سفر به روسیه و تماشای یکی از بازی‌های جام جهانی ایران بود


© All rights reserved

No comments:

Post a Comment

Note: only a member of this blog may post a comment.