عجیبه! بعد از این همه سال لحظه ای را که در این خانه مهمان بودم به یاد میاورم. البته در آن موقع حیاط و حوض بزرگ آن از قسمت ساختمان تفکیک شده بود و تمامی حیاط خانه قسمت باریک کنار عمارت بود که به در ورودی ختم میشد. آن روز پشت شیشه های بزرگ همین سالن نشستیم، نزدیک ظهر بود و صاحب خانه به اصرار ما (من و مادرم) را برای نهار نگه داشت؛ نهار قورمه سبزی (که هنوز طعم آن را به خاطر دارم) داشتند. نمی دانم آیا هنوز این خانه پابرجاست و یا اینکه با ویروس آپارتمان سازی از پای در آمده
روح صاحب خانه شاد
© All rights reserved
No comments:
Post a Comment
Note: only a member of this blog may post a comment.