I have been looking for a stanza in Shahnameh where it talks about Gashasp, Rostam's daughter but could not find it. Till today as I was looking for something else in a copy of Shahnameh (Mohammed Dabir Seyaghi) I got to the following stanzas.
میدانستم که گیو داماد رستم بوده ولی فکر نمیکردم در شاهنامه هم این مطلب آورده شده باشد تا اینکه امروز به چند بیت در شاهنامه ای بکوشش محمد دبیرسیاقی، چاپ تهران، 1335 برخوردم
بزرگان و خویشان کاووس شاه
دلیران و گردان زرین کلاه
همه دخت رستم همی خواستند
همه بر دلش خواهش آراستند
بدامادیش کس فرستاد طوس
تهمتن بدو کرد چندین فسوس
تهمتن زپیوندشان سر بتافت
ازیرا سزاوار خویش کس نیافت
بگیتی نگه کرد رستم بسی
زگردان نیامد پسندش کسی
بمردی و دانش بفر و نژاد
بخورد و ببخشش مرا کرد یاد
بمن داد رستم گزین دخترش
که بودی گرامیتر از افسرش
مهین دخت بانو گشسپ سوار
بمن داد گردنکش نامدار
زچندان بزرگان مرا برگزید
سرم را بچرخ برین بر کشید
© All rights reserved
No comments:
Post a Comment
Note: only a member of this blog may post a comment.