Last year this day it was snowing and a lot of people whom I expected to attend rang one by one to apologise for not being able to get to the session. I remember being afraid that after paying for the room and everything else there would not be that many people attending. Despite all that happened on that day, I am so glad I went ahead with the session.
https://sharp-pencils.blogspot.com/2018/03/blog-post.html
https://sharp-pencils.blogspot.com/2018/03/blog-post.html
پارسال در چنین روزی اولین برنامهی تلنگر را اجرا کردم. از روز قبل از اجرا برف سنگینی شروع به بارش کرد و آن روز یکی یکی دوستانی که روی حضورشان حساب کرده بودم زنگ زدند و معذرت خواستند. یادمه فکر میکردم اگر هیچکسی نیاید همهی زحماتم به باد میرود ولی وقتی به محل اجرا رسیدیم دیدم کسانی که تصورش را هم نمیکردم پشت درهای بسته سالن منتظر بودند.آن روز از روزهایی است که در خاطرم خواهد ماند. آماده بودم حتی اگر یک نفر بیاید برنامه را اجرا کنم ولی همهچیز خیلی بهتر از آنچه من فکر کردم پیش رفت
© All rights reserved
No comments:
Post a Comment
Note: only a member of this blog may post a comment.