Pages

Thursday, 6 December 2018

ملاقات با سیمرغ



Amongst the dried out, twisted branches and the entangled roots of a magical tree I met Simourgh (the mythical bird in Iranian mythology, and in some ways similar to Phoenix).  

 چه خوش‌اقبال بودم که به درختی جادویی رسیدم. مات شاخه‌های به هم تنیده شده و ریشه‌های آویزاش بودم که صدایم کردند. باید می‌رفتم. داشت دیر می‌شد. در آخرین لحظه  سیمرغ را دیدم که برای بدرقه‌ی من از پناهگاه بیرون آمد. پنچه‌ی زخمی او را به آرامی در میان انگشتانم گرفتم و با او خداحافظی کردم. با خودم گفتم سیمرع کجا و اینجا کجا. آن شب در اشعار صادق سرمد پاسخم را خواندم:  

یک لحظه بر این بام بلاخیز نمی‌ماند 
مرغ دل غم دیده اگر بال و پری داشت
صادق سرمد

بال و پرت پرتوان. نمان اینجا. نمان
© All rights reserved

No comments:

Post a Comment

Note: only a member of this blog may post a comment.