It was difficult to remember any of the faces around. We have all changed except for Sara, the girl walking with a white cane.
همه ما تغییر کرده بودیم و جز نشانه هایی از دوران نوجوانی در قیافه و رفتارمان نبود. هر یک از ما سعی می کرد تا حدس بزند دیگری کیست. برخی از حدس ها درست درمیامد و گاهی خیلی ها را حتی بعد از اینکه معرفی می شدند هم به خاطر نمی آوردیم بجز سارا که همه او را به خاطر داشتیم. او هنوز با اتکا به عصای سفیدش راه می رفت
دسامبر 2016، منچستر
© All rights reserved
No comments:
Post a Comment
Note: only a member of this blog may post a comment.