I didn't expect to be able to see the super moon, but for a few seconds it peeped out through the clouds.
در منچستر که زندگی بکنی می دانی که اعتباری به دیدن خورشید، ماه و ستاره ها نیست. برای همین گمان نمی کردم ابرماه را ببینم. تا مدتها بعد از اینکه باران بند آمد هنوز آسمان تماما ابری بود. مرتب آسمان را نگاه می کردم ولی خبری از ماه نبود. درست قبل از اینکه بخوابم برای آخرین بار پرده اتاق را کنار زدم. ماه برای چند لحظه از پشت ابر سرک کشید و گذاشت تا عکسش را بگیرم
© All rights reserved
No comments:
Post a Comment
Note: only a member of this blog may post a comment.