Pages

Thursday, 20 October 2016

التیام

Barcelona the capital of Catalonia, although officially part of Spain, looked and felt different with the rest of the country. The best part of our trip to Barcelona was the fact that our hotel was in the Gothic centre and it was enough to come out of the hotel and the commercial street outside and turn into one of the side roads to find yourself in the 19th Century Europe. The only thing that was greatly missed was a tea house which would leave the tea to brew. I just needed a cup of tea with a familiar taste as I was going over what I have seen: the street-art by Picasso, the steps climbed up by Christopher Columbus to present the newly discovered potato to the king, the work of Antoni Gaudi and his love for the curve lines, and the silence hanging down from the tall ceilings and stone columns of the magnificent churches. Barcelona quickly found its place among my list of the most favourite cities to revisit.
But most of all Barcelona is a visual reminder of the destruction power of power without responsibility and the face that the Arts can unit us even at the difficult times. 

از مجموعه ی توضیحی تصویری سفرنامه های شهیره

بارسلونا پاییتخت کاتالونیا اگرچه  قسمتی از اسپانیا است اما به نظر من با دیگر شهرهای اسپانیا خیلی فرق دارد. طبع محسوس و افسانه ای  بارسلونا مرا از همان نگاه اول عاشق خود ساخت و بارسلونا را در ردیف زیباترین شهرهای دنیا قرار داد. اگر بخواهم این شهر را با یکی از شهرهای ایران مقایسه کنم شاید بتوان گفت که بارسلونا حس و حالی نزدیک به شهر یزد دارد. با این تفاوت که نه تنها از بناهای قدیمی در بارسلونا محافظت به مراتب بهتری به عمل آمده بلکه این بناها را به صورت نگین انگشتری آراسته اند تا بیننده را راحت تر محسور کنند
 خوشبختانه هتلی که در آن اقامت داشتیم در محله قدیمی شهر مملو از کوچه های باریک با بناهایی ساخته شده با سبک معماری گوتیک واقع شده بود. کافی بود تا از هتل و خیابان های تجاری اطراف آن پا فراتر بگذاری تا خود را در اروپای قرن 17 میلادی پیدا کنی
 برای من که دلباخته هنر روی سنگ، کاشی وسرامیک هستم قدم زدن در کوچه های باریک شهر و تماشای تزئینات بناهای قدیمی بارسلونا بهترین تجربه بود. اقبال این را داشتیم تا به راهنمای توری به نام لیون بربخوریم و بخش گوتیک بارسلونا را بازدید که نه، بلکه به صورت تاتر خیابانی تجربه کنیم
شاید تنها چیزی که این محله کم داشت چایخانه ای به سبک سنتی بود تا بتواند استکانی چای برایت دم کند تا تو بنشینی و به مناظری که دیده ای فکر کنی به تابلوی نقاشی خیابانی اثر پیکاسو، پله هایی که کریستف کلمب از آن بالا رفته تا سیب زمینی را به عنوان کشف اخیرش برای اولین بار به پادشاه وقت معرفی کند، زیبایی منزل آنتونی گائودی و طراحی منحصر به فردش و عشق ورزیش با خطوط منحنی، سکوت آویخته از سقف ها و ستون های بلند کلیساها، پژواک آواز سیزده غاز سفید که به علامت 13 سال زندگی قدیسه ای که زیر شکنجه کشته شده بود نگه داشته می شدند، ساختمانی که آثار تخریب جنگ جهانی بر پایه های سنگی آن مشهود بود، کشتگان که زیر سنگ فرش میادین دفن شده بودند، مشغلی که همیشه می سوخت و دست فروشانی از ملیت های مختلف (بینشان چند ایرانی هم بود) که در غیاب پلیس بساط خود را پهن می کردند و با اشاره ای در یک چشم برهم زدن آنرا برمی چیدند و خود از نظر ناپدید می شدند
آری بارسلونا نمونه خوبی است برای تماشای حاصل قدرت بدون کنترل سران مذهب و دولتمردان و خشونت آنان علیه مردم عادی از دوران قدیم تابحال. ولی بیشتر از هر چیزی بارسلونا شاهدیی است بر توانایی شکوفایی هنر حتی در زمان و مکانی عقیم

































































  سفرنامه های شهیره = تحفه سفر من برای خوانندگان گرامی شامل مقاله ای کوتاه همراه چند عکس
دیگر سفرنامه های شهیره

مجموعه خراسان گردی 
مشهد موزه ی مردم شناسی
رباط سفید 
یخچال قدیمی 
غار مغان  



© All rights reserved

No comments:

Post a Comment

Note: only a member of this blog may post a comment.