با هر نفس عميق نيشتر دردي در شانه ام فرو مي رود
با اين حال ارامم، آرام آرام
...
بايد تابستان را پيدا كنم
جايي پنهان شده، يا پنهانش كرده اند
"منتظرم"
"منتظرم"
...
شير برنج و شربت توت فرنگي
حتي ليوان لبريز از يخ
نه حس گرما را الغا مي كند
و نه جواز انتظار را باطل
© All rights reserved
No comments:
Post a Comment
Note: only a member of this blog may post a comment.