You have stumbled across a floating bottle. Are you interested enough to read the content of the message inside?
مهم نیست که کی هستم و چی هستم. سخنی دارم با سنگ صبور قلم؛ آنرا بشنو، اگر مایلی
Pages
▼
Wednesday, 18 February 2015
نفسی دوباره
از پنجره نگاه کردم، پستچی بود. باورش مشکل بود، یعنی بعد از این همه مدت بالاخره نامه ای دارم؟ پله ها را دوتا یکی و سه تا یکی پایین پرواز کردم. خودش بود، همان دست خط زیبایش که جوهر زندگی را به رگ های خشک شده ام می ریخت
No comments:
Post a Comment
Note: only a member of this blog may post a comment.