Pages

Saturday, 31 May 2014

غبار

بر فراز جاده ها می گذرد بدون اینکه قدم بر راه بگذارد
   مشتم را می گشایم، او را در میان انگشتانم نمی بینم
ولی ردپایش بر قلبم چون تاتویی به شکل بال پرواز نشسته
دور است و نزدیک، هم نیست و هم هست
آری، آری هست

© All rights reserved

1 comment:

Note: only a member of this blog may post a comment.