Khorasan, Iran
Once upon a time there was a sunflower in love with a tomato plant that lived behind the wall. It was not easy for the sunflower to grow taller than the wall and turn away from the sun just to look at the tomato plant. But that’s exactly what it did. After all they were in LOVE.
یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچ کسی نبود
یک گل آفتاب گردون و یک بوته گوجه فرنگی با هم تو یک باغ زندگی میکردند
روزی یک دیوار وسط باغ زده میشه تا باغ به دو قسمت تقسیم بشه
این دیوار بین عاشق و معشوق فاصله میندازه
این دیوار بین عاشق و معشوق فاصله میندازه
گل آفتابگردون به شوق دیدن یار اونقدر رشد میکنه
تا از دیوار هم بالاتر میره
به آفتاب پشت میکنه
تا بتونه فقط نگاهی به بوته اونطرف دیوار بندازه
©All rights reserved
فقط بايد كف زد براي اين كار
ReplyDeleteآفرين
رسوندن و منتقل كردن حسي سرشار در چند خط كار هر كسي نيست
آخرين جمله لاتين رو خيلي دوست داشتم
به به اينجا يه كلاس آموزشي زبان هم هست
ممنون
:)
ممنون
ReplyDeleteالبته شما لطف دارید
دیگه اونطوریا هم نیست
ولی با کلاس زبان موافقم
:)
خب...باقيش
ReplyDeleteداستان داشت به زيبائي پيش مي رفت كه ناتمومموند
;)
خب تا همینجا عکس داستان رو گفت و منم نوشتم
ReplyDeleteبقیه اش با خواننده
هر طوری دوست دارید
میتوانید داستان رو ادامه بدید
:)