London, UK
خود خدا تو رو برای من فرستاده
فرمانده عمری
و لشکر زندگی من گوش به فرمانت ایستاده
تو معجزه عشقی یا اون اعجاز توست
که این همه ظلمت با تو
پر از رنگ و بوی نورِ
تو اوج غوغا، بودنت آرومم میکنه
تو خستگی و دلهره رویای آغوشت خوابم میکنه
صدات رو دوست دارم وقتی که آلوده به خنده ست
شاید اشتباه میکنم، ولی با تو بودن خواست تقدیره
که حاکمی لجباز و یک دندست
ممنون که با منی و دوستمی و همدم
میخوام که همیشه باشی
تو لحظه هام، تو هر دم
خود خدا تو رو برای من فرستاده
فرمانده عمری
و لشکر زندگی من گوش به فرمانت ایستاده
تو معجزه عشقی یا اون اعجاز توست
که این همه ظلمت با تو
پر از رنگ و بوی نورِ
تو اوج غوغا، بودنت آرومم میکنه
تو خستگی و دلهره رویای آغوشت خوابم میکنه
صدات رو دوست دارم وقتی که آلوده به خنده ست
شاید اشتباه میکنم، ولی با تو بودن خواست تقدیره
که حاکمی لجباز و یک دندست
ممنون که با منی و دوستمی و همدم
میخوام که همیشه باشی
تو لحظه هام، تو هر دم
© All rights reserved
خوش بحالش
ReplyDeleteباید قدر شما رو بدونه
راستی ممکنه کسی مثل شما
یکی دیگه رو دوست داشته باشه؟
خیلی زیبا بودآفرین
:D
ReplyDeleteدوست گرامی
خیلی ممنون که وقت گذاشتید
ممنون
خیلی هم به من لطف داشتین
+++++
راستش این قطعه هایی که اینجا مینویسم، همیشه خطاب به شخص خاصی نیست
شاید یک حسه
شاید یک بغضه
شاید یک قصه ست
شاید هم هیچ چیز خاصی نیست
گاهی حتی خودم هم نمیدونم
چی و یا خطاب به کی میخوام بگم
ولی مهم اینجا نوشتنه
گفتنه
و وقتی که کار خواننده داره
فقط اون موقع میتونه تو ذهن خواننده
یک مفهوم واقعی پیدا کنه
خوشحالم که این قطعه رو پسندیدید
و
ممنون از حماییتون
واي چه عكسي
ReplyDeleteخيلي عاليه
به مقصد مياد ، خيليييييييييييييييييي
:)
واي شما لطف دارین
ReplyDeleteخيلي ممنون
خيليييييييييييييييييي
:D