پیمان ماندگار
مارس 2014 اینتلکت، منچستر، انگلستان
از ابتدا شروع کنیم. متولد1351هستید. از خانواده برایمان می گویید. چند تا برادر و خواهر هستید؟
.ما دو برادر و دو خواهر هستیم که من فرزند اولم
برخورد خانواده در مورد هنر بطور کلی و فعالیت شما در این رشته چگونه بوده؟ آیا موافق بودند یا نه؟
هم می شود گفت موافق بودند و هم نه. بیشتر در خانواده ما پدر حرف اصلی را می زد. مادرم یک زن خانه دار معمولی بود که خیلی به این مسائل توجه نمی کرد. البته دائی های من گرایش به عکاسی و نقاشی داشتند و یک جورایی من از آنها به ارث بردم. خانواده ی پدر بیشتر همه کارهای صنعتی داشتند. در خانواده خودم پدر بدش نمیآمد (از اینکه به سمت کارهای هنری کشیده شده بودم) ولی بیشتر دوست داشت که ما درس بخوانیم و ما هم درس خوان نبودیم. بازیگوشی می کردم، به تاتر رو آوردم و نهایتا هم به فیلم سازی
+++
انتشارات پاپلی، چاپ پنجم، 1390
خاطرات شازده حمام مجموعه ای از خاطرات کودکی دکتر پاپلی است که به بررسی اوضاع اجتماعی شهر یزد در سالهای 1330 تا 1340 می پردازد. کتاب اثری ادبی نیست ولی شیوه نگارش، ساده، صادقانه و شیرین است، حتی خاطرات تلخ آن! گویا در مقابل قصه گویی چیره دست نشسته ای و او با بیان خاطراتش تو را نیز وادار به مرور گذشته می سازد. خود مولف می گوید که در کودکی داستان امیرارسلان نامدار و بعدها هم داستان ده نفر قزلباش را برای کسانی که قادر به خواندن کتاب نبوده اند می خوانده. استکانی چای و گاهی هم کاسه ای ماقوت با شیره دست مزد او بوده. چه حقیقت تلخی است که مزد داستان سرایی هنوزهم به همان نسبت ناچیز است، ولی خب همه چیز را نمی شود با معادل مادی آن سنجید. تبحر نویسنده در فن داستان سرایی، مسلما بی تاثیر از داستان هایی که می خوانده، نیست و شاید رشد این توانایی را نیز بتوان جز مزد داستان هایی که برای دیگران می خوانده دانست
دنباله متن ... http://sharp-pencils.blogspot.co.uk/2014/02/blog-post_23.html
+++
خواب هاي سربي، بهار صادقينشر گيو، ١٣٨١
از معدود شب هايي است كه در خانه تنهايم. تلوزيون را خاموش كردم تا فرصتي بأشد به كتابي كه از كتابخانه كانون فرهنگي و هنري إيرانيان منچستر به أمانت گرفته ام نگاهي بيندازم، كتاب در دست روي مبل لم دادم. عطر بهارنارنج داخل چاي سبزم مست كننده ست. آن قدر چاي معطر ست كه از ترس سر درد مجبورم ليوان را كمي از نزديك صورتم دور كنم. كتابي كه امشب قرار است أوقات تنهايم را پر كند مجموعه اي از چند داستان كوتاه است. دو داستان اول را مدتي پيش خوانده ام و امشب نوبت به داستان اصلي است
... دنباله متنhttp://sharp-pencils.blogspot.co.uk/2014/02/blog-post_7427.html
... دنباله متنhttp://sharp-pencils.blogspot.co.uk/2014/02/blog-post_7427.html
+++
شرکت
سهامی انتشار، 1347
کتاب را فقط به خاطر عنوان آن
از میان کتاب های کتابخانه انتخاب کردم. وقتی که به قصد خواندن کتاب آنرا ورق زدم،
اولین واکنشم شوک و ناباوری در مورد طرز تفکر نویسنده بود. ممکن است با خود فکر کنید که: اولا چطور از
همان دقایق اول طرز تفکر نویسنده اینچنین
قاطعانه برایم مشخص شد؟ دوما نویسنده هم
انسانی است و مانند همه آدمها و حق دارد که تابع طرز تفکر و بینش خاص خود باشد. چرا
طرز فکر این نویسنده اینقدر برایم مهم بوده؟ اجازه بدهید که با پاسخ پرسش دوم آغاز
کنم. درست است که هر نویسنده ای بینش و ایدئولوژی خود را داراست ولی هیچ علاقه ای
به خواندن تفکراتی که بر پایه تعصب یا از روی جهل
باشد ندارم
دنباله متن ... http://sharp-pencils.blogspot.co.uk/2012/12/blog-post.html
+++
دوشنبه چهارم نوامبر بانو پري زنگنه مهمان برنامه شب شعر و موسيقي كانون فرهنگي و هنري اپرانيان منچستر بودند. قسمت دوم جلسه شب شعر كه به معرفي يكي از كتاب هاي بانو زنگنه "آن سوي تاريكي" اختصاص داده شده بود با سخنان ايشان پيرامون معرفي كتاب و تجربه نگارش آن آغاز شد و با بخش سؤال و جواب پايان يافت. در فاصله دو نيمه برنامه فرصتي بود تا دوستداران ايشان با خريد سي دي و كتاب، اين بانو ي خير را حمايت نمايند
+++
دو قدم این ور خط، احمد پوری
نشر چشمه، چاپ ششم، 1389
نشر چشمه، چاپ ششم، 1389
978-964-362-410-شابک:-1
دو قدم این ور خط، اولین رمان آقای پوری است. پیش از این کارهای ایشان شامل داستان کوتاه و ترجمه شعر بوده
شخصیت اصلی داستان مترجمی است که برای دیدار شاعر مورد علاقه اش و به بهانه رساندن نامه ای به او تن به سفری نامعمول می دهد. در طی سفر خطرات مختلفی او را تهدید می کند و همین امر به داستان هیجان و جذابیت می دهد. دغدغه های فکری شخصیت اصلی داستان، قضاوت های گاه و بیگاه و طرز بینش او به را بطه خود با همسر و دوستانش نیز جنبه دیگری از ماجراست که به تدریج در طی داستان نمایان می شود
دنباله متن ... http://sharp-pencils.blogspot.co.uk/2012/10/blog-post_7.html
+++
گپی با کیهان کلهر
گاهی مسافری از دیار دوست گذرش به منچستر می افتد و با ارمغانی از سرزمین مادری حس و حال ایران را زنده می کند. یکی از برنامه های منچستر که افتخار شرکت در آن را داشتیم برنامه موسیقی کیهان کلهر(کمانچه) به همراهی فریبرز کیان نژاد (تنبک) بود؛ در پایان برنامه شانس این را داشتم تا صحبت کوتاهی با آقای کلهر داشته باشم. حضور علاقمندانی که مشتاق عکس گرفتن با استاد کلهر و یا داشتن امضای ایشان روی جلد سی. دی. هایی که در محل به فروش می رفت امکان صحبت طولانی را فراهم نمی کرد. با این همه غنیمت شمردم و چند سوال کوتاه از ایشان پرسیدم و ایشان هم صبورانه به سولات پاسخ گفتند
+++
گفتگویی با غفور محمدزاده
وقتی برای مراسم رونمایی کتاب بازگشت دنبال کسی میگشتم تا در اجرای برنامه همراهیم کند، یکی از دوستان، آقای محمدزاده را به من معرفی کردند. به موسیقی محلی علاقه داشتم و خوشبختانه این توفیق نصیبم شد که با یکی از کسانی که سالها به نواختن دوتار و تحقیق روی موسیقی محلی خراسانی پرداخته آشنا بشوم و به گونه ای همکاری داشته باشم. ایشان هم با وجود مشغله کاری فراوان روی مرا زمین ننداختند و با نواختن دوتار و اجرای موسیقی محلی خراسانی بدنبال سخنان من پیرامون کتاب بازگشت، حضار را سرگرم و فضای نوستالژی داستان بازپشت را محسوس تر کردند. چندی بعد از اجرای برنامه فرصتی دست داد تا با آقای محمدزاده مصاحبه ای داشته باشم. با سپاس از ایشان، شما را به خواندن سخنانشان دعوت می کنم
No comments:
Post a Comment
Note: only a member of this blog may post a comment.